با سلام و درود و وقت بخیر به شما دوستان و همراهان گرامی. سجاد وطنی هستم. به نظر شما چرا وقتی میخواهیم یک عادت جدیدی را برای خودمان ایجاد کنیم خیلی زود به همان روال قبلی برمیگردیم؟! امروز میخواهم در این مقاله ارزشمند به یکی از مهمترین وظایف مغز بپردازم، عملکردی که بسیاری از اوقات مانع از تغییر روند زندگی انسان میشود. امیدوارم که به بهترین شکل ممکن برای شما دوستان و همراهان گرامی مفید باشد.
بنظر شما چرا ایجاد عادت های جدید یا تغییر عادت های گذشته برای ما سخت است؟! چرا مثلا وقتی میخواهیم بجای دوساعت بازی کردن و وقت گذرانی یک فعالیت جدیدی را جایگزین کنیم بعد از مدت زمان کوتاهی به حالت قبلی برمیگردیم؟! بسیاری از مواقع وقتی این اتفاقات می افتد و وقتی به عادت های قبل برمیگردیم، معمولا این افکار به سراغ ما می آید که: تو برای این کار ساخته نشدی، تو نمیتوانی، این کار برای تو نیست، همان کار قبلی را انجام دهی خیلی راحت تری و… ! یکی از مهمترین دلایل این افکار یا شرایطی که باعث برگشت فرد به عادت های گذشته اش میشود، وظیفه حفظ وضعیت سابق مغز است.

حفظ وضعیت سابق- وظیفه مهم مغز

یکی از مهمترین وظایفی که مغز ما انسان ها بر عهده دارد حفظ وضعیت سابق است. به عبارتی مغز تلاش میکند که شخص را در وضعیتی که قبلا مدت ها در آن بوده است حفظ کند. برای مثال فرض کنید یک شخصی که مدت ها فقط به وقت گذرانی و تفریح پرداخته است حال میخواهد به سر کار برود! اما از آنجایی که قبلا فقط مشغول وقت گذرانی و تفریح بوده و به کار کردن عادت نداشته است بعد از مدت کوتاهی به هر دلیلی شرایط قبلی را ترجیح میدهد.
شاید تا به حال برای شما هم پیش آمده باشد که مثلا هنگام شروع یک فعالیت جدید ترجیح میدهید که همان کار های قبلی را انجام دهید یا ترجیح میدهید که استراحت کنید و انجام آن فعالیت را به تاخیر می اندازید! میتوان گفت که این موارد به نوعی کلک های مغز است چرا که وضعیت راحتی قبلی را ترجیح داده و تلاش میکند که به وضعیت سابقی که قبلا در آن بوده است برگردد.

بیشتر بخوانید

چرا اهدافمان را رها میکنیم؟ عواملی که باعث انصراف از مسیر پیشرفت میشود!

آیا میتوانیم از این وظیفه مغز برای ورود به شرایط جدید استفاده کنیم؟

شاید برایتان جالب باشد که همین که متوجه این وظیفه مغز شدیم، تغییر وضعیت و ورود به یک وضعیت جدید برایمان راحت تر میشود چرا که الان نسبت به این ویژگی مغز بهتر آگاهیم و در صورتی که با کلک های مغز روبرو شویم میدانیم که اینها کلک های مغز است و الان بهتر میتوانیم تلاش کنیم و به نتایج جدید برسیم. همین موضوع یعنی حداقل یک قدم به موفقیت نزدیک تر میشویم.

بیشتر بخوانید

ایجاد تغییر در برنامه های روزمره و اهمیت آن در زندگی!

چطور میتوانیم یک عادت جدیدی را برای خودمان ایجاد کنیم؟

از آنجایی که مغز در برابر ورود به یک وضعیت تازه مقاومت میکند، این کار را میتوان به صورت یک تمرین و با حجم کمتری انجام داد. مثلا میتوانیم یک تایم خاصی در روز را به کاری که میخواهیم به عنوان یک عادت در ذهنمان شکل بگیرد اختصاص دهیم و به طور منظم و پیوسته به آن ادامه دهیم. بعد از مدتی مثلا یک ماه میبینیم که انجام آن کار برایمان راحت تر شده است و هرچقدر بیشتر ادامه دهیم این عادت قوی تر میشود.
مثلا اگر تا به حال عادت به پیاده روی نداشته ایم و پیاده روی برایمان سخت است میتوانیم یک زمانی را در روز مشخص کرده و در همان زمان تایم مشخصی را به پیاده روی اختصاص دهیم و به طور منظم و پیوسته مثلا تا یک ماه این کار را انجام دهیم و نتایج ـم را ببینیم.

بیشتر بخوانید

سه ویژگی مهم موفقیت!

سخن پایانی

درست است که در مسیر موفقیت با موانعی همچون کلک های مغز روبرو میشویم اما مهمتر از این موانع و مسائل پیشرو، نوع برداشت و عملکرد های ما است. در مسیر موفقیت ممکن است پستی و بلندی های زیادی وجود داشته باشد اما این ما هستیم که باید انتخاب کنیم پستی ها و بلندی ها را به عنوان شکست تلقی کنیم یا به عنوان یک تجربه موثر از آن استفاده کنیم تا به نتایج بهتری برسیم.
با آرزوی شادی روز افزون و موفقیت های عالی برای شما دوستان و همراهان گرامی

مقالات پیشنهادی:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.